مترجم سایت

مترجم سایت

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 182
بازدید دیروز : 18
کل بازدید : 639703
کل یادداشتها ها : 528
خبر مایه


بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

«ذَلِک الَّذِى یُبَشرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ قُل لا أَسئَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى وَ مَن یَقْترِف حَسنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شکُورٌ»

«این بهشت ابد، همان است که خداوند به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند، بشارت آن را داده است . (ای رسول ما به اُمّت) بگو، من از شما اَجر رسالت جزء این نمی خواهم که موّدت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندانم منظور دارید و هر که کارِ نیکو انجام دهد، ما بر نیکی اش می افزاییم که خدا بسیار آمرزند? (گناهان) و پذیرند? شکر بندگان است .»

 

«أَمْ یَقُولُونَ افْترَى عَلى اللَّهِ کَذِباً فَإِن یَشإِ اللَّهُ یخْتِمْ عَلى قَلْبِک وَ یَمْحُ اللَّهُ الْبَطِلَ وَ یحِقُّ الحَْقَّ بِکلِمَتِهِ إِنَّهُ عَلِیمُ بِذَاتِ الصدُورِ»

«بلکه (مردم نادان) خواهند گفت (محمّد «ص») بر خداوند دروغ بست (که محّبت و موّدت اهل بیتش را بر مردم واجب گردانید، چنین نیست) اگر خدا بخواهد بر قلب تو مُهر می نهد و به کلمات وحی خود، سخن باطل را محو و نابود می سازد و حقّ را ثابت و برقرار می گرداند که خداوند بر اسرار دل های خلق کاملاً آگاه است .»

قرآن کریم / سوره شوری / آیات 23 و 24

 

روزهای ماه صفر سال 11 هجری قمری، یکی پس از دیگری سپری می شد، در حالی که هر لحظه حالِ حضرت محمّد رسول الله (ص) بیشتر رو به وخامت می گذاشت، از طرفی نگرانی برای آینده جهان اسلام، نگرانِ بذری که کِشته بود، نکند خدای نکرده به ثمر نرسد، از طرفی هم نافرمانی کسانی که خود را از نزدیکان حضرتش می پنداشتند و برای نزدیک تر شدن به محضرش، دخترانِ سرکش و فتنه آفرین خود را به نکاح حضرتش درآورده و بدین طریق، اسرارِ خاندان وحی را به پدران منافق خود می رساندند و نمی گذاشتند جریان اسلام، روند خود را بپیماید و این گُستاخی را به حدّی رسانده بودند که بطور عَلَنی از فرمان حضرت محمّد رسول الله (ص) سرباز می زدند و به سپاه «اُسامه» نمی پیوستند .

به همین خاطر، در روز بیست و پنجم ماه صفر سال 11 ه. ق. که بیماری حضرت محمّد رسول الله (ص) به وخامت بیشتری می رفت، و اطرافیان در کنارش بودند، در خواست «دوات و کتف» نمود، تا بنویسد ... تا بنویسد که خلیف? بلافصل پس از حضرتش، حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) است، ولی «عمر بن خطاب» مانع از این کار شد و جسارت را به حدّی رساند که به ساحت اَقدس نبوی حضرت محمّد مصطفی رسول الله (ص)، تهمت هذیان را زد : «ان الرجل لیهجر»، «این مرد هذیان می گوید .» (نعوذ بالله الا لعنت الله علی القوم المنافق)

همچنین در این روز، حضرت محمّد رسول الله (ص) به منبر رفتند (همان منبری که نگران بودند و خواب دیدند که بوزینگان از آن بالا می روند) و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن کریم و عترت پاک و مطهر دعوت نمودند (1) .

حدیث ثقلین

سخنرانی حضرت محمّد رسول الله (ص) بدین شرح بود :

ای مردم من (در قیامت) پیشاپیش شما هستم و شما از دنبال من، نزد من در کنارِ حوض کوثر درآیید . آگاه باشید که من دربار? «ثقلین» (آن دو چیز گرانبها که در میان شما گذاردم) از شما سئوال می کنم و (رفتار شما را با آن دو) جویا می شوم، پس بنگرید تا چگونه پس از من با آن دو رفتار می کنید، زیرا خدای لطیف و خبیر، مرا آگاه کرده است که آن دو از یکدیگر جدا نشوند تا مرا دیدار کنند، و من نیز همان را از خدای خود خواستم و آن را به من عطاء فرمود، آگاه باشید که من آن دو را در میان شما بجای نهادم : یکی کتاب خدا (قرآن کریم) و دیگر عترت من (خاندانم)، بر ایشان پیشی نگیرید که پراکنده و متلاشی خواهید شد و دربار? آن کوتاهی نکنید که هلاک می شوید، به ایشان چیزی تعلیم نکنید که آنها از شما داناتر هستند (علم لدنی دارند) . ای گروه مردم ! چنان نباشید که پس از رفتن من شما را ببینم که به کُفر بازگشته و گردن همدیگر را بزنید ... هان بدانید که علی بن ابی طالب (ع) برادر و وصّی من است، پس از من دربار? تأویل قرآن بجنگد، چنانچه من دربار? تنزیل آن جنگیدم ... (2) .

پی نوشت

1- مستدرک سفینه البحار، ج 6، ص 295 / بحارالانوار، ج 23، ص 473

2- شیخ مفید و دیگر راویان شیعه و سنی، اتفاق نظر دارند که حضرت محمّد رسول الله (ص) هم در آن سخنرانی و هم در مجالس دیگر به حدیث «ثقلین» بسیار اشاره کرده است .

منیژه شهرابی






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ